______________
به گفته یک اقتصاددان، وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی ایران هرچند برای بررسی علت عقبماندگی اقتصاد ایران مورد سنجش قرار میگیرد با این حال این شاخصها خود معلول عوامل دیگری هستند و آن هم مدیریت ضعیف اقتصادی کشور است. زمانی که حرف از مدیریت اقتصادی میزنیم نیز در حقیقت منظور ما تفکر مدیریتی حاکم بر اقتصاد ایران است. از آنجا که تفکر مدیریتی در ایران درست نیست وجود مدیران اندک شایسته در حوزه سیاستگذاری نمیتواند مسیر بهبود وضعیت متغیرهای اقتصادی کشور را هموار کند.
غلامرضا سلامی در گفتوگوی خود با «جهانصنعت» گفت: تفکر مدیریتی در ایران که استراتژی اقتصادی را طراحی میکند دچار اشکال است و همین مساله اجازه حکمرانی صحیح اقتصادی را نمیدهد. اشکال اساسی در ساختار سیاستگذاری ایران نیز این است که دیپلماسی تابع ایدئولوژی و اقتصاد نیز تابعی از سیاست است، این در حالی است که در سایر نقاط جهان اقتصاد حرف اول را میزند و کل مجموعه سیاستگذاری و دیپلماسی و حکمرانی را در اختیار گرفته است.
به گفته وی، زمانی که اقتصاد در اولویت باشد میتوان بسیاری از اهداف پیشرفت معنوی در جامعه را نیز محقق کرد و میتوان جامعه سالمتری را نیز مدیریت کرد. در چنین شرایطی است که ابزار ریشهکن کردن فقر در اختیار دولتها قرار میگیرد و هم فساد و آسیبهای اجتماعی از کلیت جامعه رخت برمیبندد. تا زمانی که اقتصاد اصلاح نشود نه فقر از بین میرود و نه فساد و آسیبهای اجتماعی و با شعارها و رفتارهای سیاسی نمیتوان فقر را از بین برد.
سلامی ادامه داد: اقتصاد ایران دچار سیاستزدگی شده است و همین مساله اجازه پیشرفت و شکوفایی اقتصادی را نمیدهد.
برای حل این چالش لازم است کل رویکرد حکومت تغییر کند و تا زمانی که این رویکرد تغییر نکند و نگاه مقامات مسوول به روابط با جهان اصلاح نشود شرایط به همین منوال باقی خواهد ماند. بنابراین حتی اگر سیاستگذاران ایدههای نو هم ارائه کنند تا زمانی که قدرت اقتصادی وجود نداشته باشد هیچ یک از این ایدهها قابل پیادهسازی و اجرا نخواهد بود.
به نقل از روزنامهی جهان صنعت، 18 فروردین 1401