در بخش تریبون آزاد چهلوهشتمین شمارهی حسابدار رسمی میزگردی در تحلیل شکاف انتظارات ناظران بازار سرمایه و فعالان حرفهی حسابرسی برگزار شد. در این میزگرد، آقایان محمدرضا بنیفاطمی کاشی، حسابدار رسمی و عضو کمیتهی نظارت بر حسابداران معتمد بورس، بابک پوربهرامی، عضو هیأتمدیرهی و مسئول نظارت حرفهای جامعهی حسابداران رسمی ایران و شاهین چراغی، عضو شورایعالی بورس.
گزیدهای از میزگرد را در ادامه میخوانیم:
انگیزهی برگزاری این جلسه وجود شکاف انتظارات زیادی که از یکسو میان فعالان بازار سرمایه و از سوی دیگر فعالان حرفهی حسابرسی وجود دارد. از یک طرف بورس از حسابرسان درخصوص ارتقای شفافیت مالی شرکتها و کاهش تفاوت میان پیش بینی و عملکرد ناشران انتظار دارد. هم وقتی پای صحبت حسابرسان مینشینیم، اظهار میکنند انتظاری که بورس از ما دارد بسیار فراتر از امکاناتی است که وجود دارد و متقابلاً انتظاراتی که حسابرسان هم در حوزهی حمایت و پشتیبانی از بورس دارند بهویژه این که اعتقاد دارند حسابرسی، حرفهای است که به حمایت نهادهای ناظر احتیاج دارد تا بتواند در مسائل آموزشی، فناوری اطلاعات، مسائل مالی سرپا بایستند، و نهادی که بیشتر از همه میتواند این حمایت را از آنها انجام بدهد، سازمان بورس است. پس شکاف انتظاری میان بورس و حسابرسان وجود دارد. راههای پر کردن این شکاف چه میتواند باشد؟
محمدرضا بنیفاطمی کاشی:
حسابرسان انتظارات به جایی دارند که در رأس آن حمایت سازمان بورس در جهت حفظ استقلال و کسب درآمد کافی برای اجرای کار حرفهای با کیفیت مناسب و مورد انتظار است و در مقابل سازمان بورس نیز انجام کار حرفهای مناسب و با کیفیت توسط حسابرسان در راستای انجام تکالیف قانونی خود را انتظار دارد...
در اینکه فرآیندهای موجود بهویژه در رابطه با پذیرش مؤسسات حسابرسی جدید و شرکا و مدیران آن مستعد بهبود است شکی نیست و این کمیته و سازمان بورس این آمادگی را دارند که دستورالعملهای خود را اصلاح کنند و خودشان را به انتظارات حسابرسان نزدیک کنند. قطعاً اگر حسابرسان هم به نحو مؤثری حمایت بشوند و بخشی از مشکلاتشان از جانب جامعهی حسابداران رسمی و سازمان بورس حل بشود، آمادگی دارند که گزارشهای باکیفیتتری ارائه کنند...
در حال حاضر هماهنگی بسیار زیادی بین کمیتهی پذیرش بورس و کمیتهی کیفیت جامعه وجود دارد... در این خصوص لازم است جلسات مشترکی بگذاریم تا معیارهای مربوط به آرای انضباطی مان را یکسان و بههم نزدیک کنیم. اگر تعامل مناسب صورت بگیرد... فکر میکنم در آیندهی نزدیک شاهد کاهش این شکاف انتظارات خواهیم بود....
بابک پوربهرامی:
...نکتهای که در حال حاضر خیلی مطرح می شود، بحث «حسابرس معتمد» است. اعتقاد ما این است وقتی فردی حسابدار رسمی میشود، با توجه به سوابقی که قبلاً کسب کرده، آزمون بسیار سختی را پشت سر گذاشته و سپس تعیین صلاحیت میشود. پس این که ما بگوییم معتمد است یا خیر، واژهی چندان مناسبی نیست. در واقع وقتی ما تعیین صلاحیت میشویم ، همه معتمد هستیم.
...درخواست ما این بود که سازمان بورس ضوابطی را برای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس برقرار کند که مدیران مالی شرکتهای مزبور، حسابدار رسمی باشند و همچنین در جهت تقویت کنترلهای داخلی اعضای کمیتهی حسابرسی، متشکل از افراد فنی و متخصص باشند و قطعاً این حمایتها میتواند تأثیرات بسزایی داشته باشد...
موضوع مهم دیگر که در بسیاری از جلسات کنترل کیفیت مورد اختلاف است بحث قضاوت حرفهای است. خط قرمز سازمان بورس استاندارد است اما حسابرس هم در شرایطی که در حال صدور گزارش است با توجه به شواهد و مستندات نسبت به موضوعات قضاوت حرفهای میکند...
...جامعه حسابداران رسمی ایران باید جایگاه واقعی خودش را به دست بیاورد. این حرفه در اکثر کشورها از نرخ بالایی برخوردار است، مسئولیت این حرفه بسیار سنگین است و تمام نهادهای نظارتی از حسابرس توقع دارند که گزارشهای موردنظر آنها را با بهترین کیفیت صادر کند. اما بهای واقعی این حرفه پرداخت نمیشود و امیدوارم به زودی شاهد این باشیم که جامعهی حسابداران رسمی ایران به جایگاه واقعی خودش دست پیدا کند.
شاهین چراغی:
اعتقاد من این است که ما به یک دگرگونی اساسی در حرفه حسابرسی احتیاج داریم. برای ساختار و نظامی جدید نیاز داریم که حسابرس از منابع مالی لازم برخوردار باشد تا قادر باشد نیروی کیفی را نیز استخدام نموده و برای گرفتن کار به رقابت منفی در نرخ روی نیاورند...
بحث دیگر از زاویهی وجود نهادهای ناظر متعدد است، مثلاً حسابرس بانکی نمیداند نهاد ناظرش بورس است، بانک مرکزی است یا در بعضی موارد نهادهای امنیتی هم از حسابرس گزارش را میخواهند. حسابرس ما درایران در سرگردانی قرار گرفته که چه باید بکند. مزید بر تمام این موارد انتظارات، مسئولیت اجتماعی نیز وظایف حسابرس و بازرس را بشدت زیر ذره بین برده است...
شاید تغییر ساختار در نظام حسابرسی ایران به ما کمک کند که مشخص کند تکلیف حسابرس با کدام نهاد ناظر است. بحث سازمان امور مالیاتی، سازمان بورس، نهاد ناظر بیمه و بانک مرکزی مطرح است. این وجود همزمان چند نهاد ناظر عملاً کار حسابرسان را مختل کرده است. در صورتی که در دنیا در خصوص بازار پول و بازار سرمایه یک نهاد ناظر وجود دارد....
بحث ادغام را جدی بگیریم. به نظر من مدل قبلی ادغام موفق نبوده چون مسئولیت بیشتر شده و درآمد کمتر شده است. مشخص است که یک جای کار اشکال داشته است. بحث من این است در این راه حرکت کنیم که به مؤسسات نشان بدهیم ادغام درآمد شما را افزایش خواهد کرد. شرکا بهطور عینی ببینند، قطعاً در این مسیر حرکت خواهند کرد. اگر درآمد مؤسسات حسابرسی را برای رسیدگی شرکتهای بورسی بالا ببریم، مطمئن هستم تعامل بسیار خوبی بین جامعه و سازمان بورس خواهیم داشت...
اگر بتوانیم بخشی از مزایایی را که به دلیل تنوع فعالیتها در بازار سرمایه ایجاد شده است را به سمت موسسات حسابرسی هدایت کنیم، این امر خیلی میتواند به ارتقای کیفیت گزارشات ،سطح رفاه و معیشت حسابرسان کمک اساسی نموده و تناسب درستی را بین ریسک و بازدهی در این حرفه بوجود آورد.
برای مطالعهی متن کامل میزگرد به فایل پیوست مراجعه فرمایید.